روزنامۀ هاآرتص: نتانیاهوی بیچاره! دنیا اسباب بازی ات را گرفت؟!


روزنامه صهیونیستی هاآرتص با اشاره به توافق احتمالی ایران با پنج به علاوه یک نوشت: نتانیاهوی بیچاره !!! دنیا دوست داشتنی ترین اسباب بازی اش - بمب ایران - را از او گرفت.

 (Poor Netanyahu, the world has taken away his most beloved toy - the Iranian bomb)

به گزارش «انتخاب»، روزنامه صهیونیستی هاآرتص گزارشی به نقل از بی میشل ، ستون نویس این روزنامه منتشر کرده و در آن بمب ایرانی را محبوب ترین اسباب بازی بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر رژیم اسرائیل می داند که با دست یابی به توافق احتمالی هسته ای در وین ، دنیا این اسباب بازی را از دست او می گیرد.در این گزارش آمده است: « دلم برای بنیامین نتانیاهو می سوزد.

حکام جهان با یک چرخش قلم ، دوست داشتنی ترین اسباب بازی اش را از او گرفته اند.

محبوب ترین و شادی بخش ترین اسباب بازی ، در یک کلام بمب ایرانی ، چیزی که منبع قدرتش بود و مایه حیاتش و مهم تر از همه ، بهترین چیزی که می توانست پشتش پنهان شود و پناه بگیرد.

به نظر می رسد همین امروز ، یا شاید فردا ، پرونده بمب ایرانی بسته می شود و برای دست کم ده تا دوازده سال یا حتی بیشتر از سر خط خبرها و از اذهان ما پاک خواهد شد و برای بی بی (نتانیاهو) چه اتفاقی می افتد؟

با یک نگاه می توان نشانه های هراس و دلهره را در او مشاهده کرد: سرکوفتگی ، دوری کردن از دیگران ، آشفتگی در موها ، اصرار از سر لجبازی و خیره سری که هیچ اتفاقی نیافتاده و هیچ چیز عوض نشده است. اما حقیقتی هولناک در حال شکل گرفتن است. بمب ، دیگر نیست. از هم اکنون به بعد ، نتانیاهو همچون کودکی است که چتر حمایتی اش را از دست داده - یا همچون کودکی که خرسک تدی بی یرش را داخل آشغال ها انداخته اند - خرسکی که در شب های طولانی به آن دلگرم بود و در مواقع خطر و تبلیغات انتخاباتی او را آرام می کرد.

چندی نمی گذرد که دفتر نخست وزیر همچون باغی می شود که مترسکش را برده اند - بزودی در معرض نوک تیز حقیقتی تلخ قرار می گیرد ، دیگر حشرات موذی هر روز برایش مزاحمت ایجاد نمی کنند ، سپری را که در برابر دردسرهای کارش از او حفاظت می کرد از دست داده و خستگی روزمره او را آزار می دهد.

دیگر از برنامه ریزی برای عملیات کماندوها خبری نخواهد بود ، دیگر نمی تواند ترس و وحشت هسته ای را که برایش بسیار مفید بود اشاعه دهد ، دیگر نمی تواند دلهره و هراسی دلگرم کنند ایجاد کند.

دیگر سخنی از چرچیل به میان نمی آید!! خدا به دادمان برسد. زین پس فقط بحث مسکن و هزینه زندگی و بودجه و ائتلاف و فساد در میان خواهد بود و همه دنیا که از او به شدت انتقاد می کند.
واقعا قلب آدم درد می گیرد.

اما امیدمان را از دست نداده ایم. اگر رهایی را دیگران برای ما به ارمغان نمی آورند باید خودمان آن را به چنگ آوریم.

از تفکر و ایده پردازی یهود و سحر و جادویش. چگونه؟ با این ترتیب: همانگونه که همه می دانند - البته بر اساس آنچه که برخی منابع عجیب و غریب خارجی می گویند - اسرائیل دارای زراتخانه بمب های اتمی است که خیلی وقت است از مرز 200 عدد گذشته است.

این تعداد بمب برای نابود کردن نیمی از دنیا کافی است. خیلی زیاد است. این همه بمب نیاز نداریم. درست است که همه دنیا ضد ماست اما کارشناسان امنیتی می گویند (که اتفاقا خارجی و عجیب و غریب هم هستند) ، برای ایجاد بازدارندگی ، از بین بردن یک چهارم دنیا هم کافی است.

به عبارت دیگر ، ما (اسرائیل) بمب مازاد داریم. و درماندگی نتانیاهو با این بمب های اضافی درمان می شود.

فقط کافی است یکی از آن 200 بمب را بردارد ، به خوبی آن را کادو کند و پنهانی آن را برای جمهوری اسلامی ایران بفرستد.

آنهایی که می ترسند ممکن است لو بروند و ما خجالت زده شویم ، نگران نباشند هیچ کس به کم شدن یک بمب از 200 بمب توجه نمی کند.

اگر هم خبرنگار کنجکاوی ، گم شدن یک بمب را فهمید خیلی اتفاق هولناکی نمی افتد. طبق روال گذشته ، اسرائیل او را می گیرد و به ندامتگاه می سپارد ، کاری که معمولا با افراد انجام می دهد و گناه خود را گردن دیگران می اندازد و موضوع حل و فصل می شود.

و به این ترتیب ، دوباره همه خوشحال می شوند. ایرانی ها ، چراکه بمب دارند. دنیا ، که با ایران به توافق می رسد و البته بنیامین نتانیاهو ، که یکبار دیگر می تواند به بمب ایرانی متوسل شود و همه را دور و بر خودش بترساند و شب ها دوباره در خیال خود طرح عملیات کماندویی بریزد تا به روزهای جوانی بازگردد.

حقیقتش را بخواهید من هم خوشحال تر می شوم. وقتی بدانم دست کم یکی از آن 200 بمب اتمی ما بدست افرادی باتدبیرتر و هوشمندتر سپرده شده کمی تمدد اعصاب پیدا می کنم.»

ایران و شش قدرت جهانی به توافق دست یافتند


خبرگزاری رویترز از وین دقایقی قبل به نقل از یک دیپلمات ایرانی گزارش داد ایران و شش قدرت جهانی به توافق تاریخی دست یافته اند که کاهش تحریم های تهران را در ازای کنترل برنامه هسته ای این کشور به دنبال خواهد داشت.
این دیپلمات که خواست نامش فاش نشود به خبرگزاری رویترز گفت :«همه کارهای دشوار خاتمه یافته است و ما به توافق دست یافتیم.»

یک مقام ایرانی دیگر نیز دستیابی به این توافق را تایید کرد.

آقا در لحظه ترور از حقوق زن سخن می‌گفتند/ اولین جملاتی که با دست چپ نوشتند


سیاست > رهبری - «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های...» و انفجار!

به گزارش خبرآنلاین، 34سال پیش در چنین روزی، نماینده مردم تهران در مجلس اول، امام جمعه تهران و نماینده امام در شورای عالی دفاع از منطقه عملیاتی برمی گردد، ابتدا خدمت امام می‌رسد و گزارشی از وضعیت جبهه‌ها ارائه می‌کند و پس از آن، طبق معمول شنبه‌ها راهی یکی از مسجدهای جنوب شهر تهران می‌شود، اما ماجرایی بیشتر از یک سخنرانی ساده در انتظار آیت الله سید علی خامنه ای بود.

ششم تیر ماه سال 1360 بود و چهار روز از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری گذشته بود و روزهای پرحادثه ای در جریان بود. روز دوم تیرماه یک بمب در سالن راه‏ آهن قم در لحظه پیاده و سوار شدن مسافران منفجر شد و ۷ شهید و بیش از ۵۰ زخمى به جاى گذاشت. روز سوم تیر بمبی نترکید چراکه یک بمب قوى در کنار یک هنرستان دخترانه در تهران پیش از ترکیدن، کشف و خنثى شد. روز پنجم تیر انتخابات میان دوره ای مجلس در 19 شهر برگزار شد و روز ششم، مسجد ابوذر در جنوب تهران منشأ خبرها شد.

بمبی مقابل قلب نماینده امام

نماینده امام در شورای عالی دفاع پس از پایان نماز ظهر به پشت تریبون می‌رود تا به پرسش‌های نمازگزاران پاسخ دهد. پرسش‌ها روی برگه‌هایی نوشته شده بودند. آقا مقدمه چینی می‌کنند تا به این‌جا می‌رسند که: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من می‌خواهم به بخشی از آن‌ها پاسخ بدهم.» در بین جمعیت ضبط صوت بزرگی دست به دست می‌شود و می‌رسد به جوانی با قد متوسط و موهای فری و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌ و تیپ خیلی از جوان‌ها بود. جوان خودش را به تریبون می‌رساند و ضبط را روی تریبون درست مقابل قلب سخنران می‌گذارد. دستش را روی دکمه‌ی Play فشار می‌دهد، شاسی تق تق صدا می‌کند اما روشن نمی شود مثل حالت پایان نوار، اما جوان می‌رود.

یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همین‌طور که صحبت می‌کردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند، ایشان از حقوق زنان سخن می‌گفتند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری -نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های...» اما انفجار این سخنان را ناتمام می‌گذارد.

آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش 45 درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالای سر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که آقا را به بیرون ببرد.

در راه بیمارستان بهارلو

امام جمعه تهران بیرون از مسجد و در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را بالا آوردند، اما زود سرشان افتاد. محافظ‌ها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور می‌راندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش می‌آمدند، زیر لب زمزمه‌ای می‌کردند؛ شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها تکان می‌خوردند؛ خیلی کم البته. در خیابان قزوین، خودرو به یک درمانگاه کوچک رسید. پنج نفر آدم با قیافه‌ی خون‌آلود و اسلحه به دست، وارد درمانگاه شدند و  آقا را روی دست این طرف و آن طرف ‌بردند. با آن صورت خون‌آلود، کسی امام جمعه‌ی شهر را نشناخت. دکتری ضربان قلب را گرفت: «نمی‌شود کاری کرد.» محافظ‌ها با سرعت به سمت در خروجی رفتند. پرستاری که تازه از راه رسیده بود، پرسید: «ایشان کی هستند‌؟ دارند تمام می‌کنند» اسم آقای خامنه‌ای را که شنید، گفت: «ببریدشان بیمارستان؛ اما یک کپسول اکسیژن هم با خودتان ببرید.»

کپسول اکسیژن و  پایه‌ی آهنی چرخدار را نمی‌شد برد توی ماشین. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت و به همه دلداری ‌داد. یکی از محافظ‌ها پرسید: «حالا کجا برویم!؟» پرستار گفت: «بیمارستان بهارلو، پل جوادیه». ماشین انگار ترمز نداشت.

محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ در بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»

وقتی دکتر می‌گوید دیگر تمام شد

ماشین را از در عقب بیمارستان به داخل محوطه بردند. برانکارد آورند و آقا را رساندند پشت در اتاق عمل. دکتر محجوبی از همدان آمده بود بیمارستان بهارلو. تازه جراحیش‌ را تمام کرده بود. داشت دستش را می‌شست که از اتاق عمل خارج شود. آقا را که با آن وضع دید، گفت خیلی سریع دوباره اتاق عمل را آماده کنند.

سمت راست بدن پر از ترکش بود و قطعات ضبط صوت. قسمتی از سینه کاملاً سوخته بود. دست راست از کار افتاده بود و ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه به راحتی دیده می‌شد. 37 واحد خون و فراورده‌های خونی به آقا زدند. این همه خون، واکنش‌های انعقادی را مختل ‌کرد. دو سه بار نبض افتاد. چند بار مجبور شدند پانسمان را باز کنند و دوباره رگ‌ها را مسدود کنند. کیسه‌ها‌ی خون را از هر دو دست و هر دو پا به بدن تزریق ‌می‌کردند، اما باز هم خون‌ریزی ادامه داشت. یک‌دفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.» بی‌راه نمی‌گفت؛ فشار تقریباً صفر بود. یکی دیگر از دکترها به او تشر زد که چرا کشیدی کنار؟ فشار کم‌کم بالا آمد و دوباره شروع کردند.

دکتر منافی، همان‌ طور که می‌آمد بیمارستان بهارلو، تلفن زده بود که دکتر سهراب شیبانی، جراح عروق و دکتر ایرج فاضل هم بیایند. آقای بهشتی هم دکتر زرگر را خبر کرده بود. دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: «نگران نباش، من خون‌ریزی را بند آورده‌ام.» عمل تا آخر شب طول کشید، اما دیگر نمی‌شد درمان را آن‌جا ادامه داد.

انتقال بیمار به بیمارستان قلب دکتر میلانی نیا

کنترل امنیتی بیمارستان بهارلو مشکل بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان قلب بود. آن موقع رئیس بیمارستان قلب دکتر میلانی‌نیا بود. چند ماه بعد، نام همین بیمارستان را گذاشتند «بیمارستان قلب شهید رجایی».

هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌توانستند بیمار را از میان ازدحام مردم نگران بیرون ببرند. محافظ پشت بی‌سیم گفته بود که قلب ایشان صدمه دیده؛ رادیو هم همین را اعلام کرده بود. مردم نگران بودند که نکند قلب ایشان از کار افتاده باشد، آمده بودند و می‌گفتند «قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید.» با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان بیمارستان نشاندند.

اولین جملاتی که آقا با دست چپ نوشتند

تا زمانی که به بیمارستان قلب رسیدند، خط مونیتور وضعیت نبض، دو بار ممتد شد. دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌ و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یک‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یک‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه‌ی این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو می‌‌انداختند روی‌ آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان می‌کردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده بودند.

آقا لوله‌ی تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود؛ «همراهان من چطورند؟» «مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟»

44 روز در بیمارستان

زندگی در بیمارستان پس از اینکه آقا از ترور جان سالم به در برده بودند، 44 روز به طول انجامید، یعنی از 6 تیر تا 18 مرداد. در آن روزها، دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار می‌کرد که برای ترمیم و پیوند به قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته بودند. زخم‌ها زیاد بودند. درد زخم‌ها خیلی زیاد بود، اما دکترها می‌گفتند تحمل‌ آقا زیادتر است. می‌گفتند «اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند.»

بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه می‌شود؟ شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ‌ علامت حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند.

پیام امام  در پی ترور آقا

در آن زمان، امام مرتب پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش ‌شد. دکتر میلانی‌نیا رادیو را گذاشت کنار گوش آقا. آن‌ موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند. متن پیام امام خمینی(ره) به این شرح بود:

 

«بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

جناب حجت‌‌الاسلام آقای حاج سید علی خامنه‌‌ای ـ دامت افاضاته.

خداوند متعال را شکر که دشمنان اسلام را از گروه‌ها و اشخاص احمق قرار داده است، و خداوند را شکر که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی هر نقشه که کشیدند و هر توطئه که چیدند و هر سخنرانی که کردند ملت فداکار را منسجم‌‌تر و پیوندها را مستحکم‌تر نمود و مصداق «لازال یُؤیّدُ هذا الدّین بالرجل الفاجر» تحقق پیدا کرد.

اینان هر جا سخن گفتند خود را رسواتر کردند و هر چه مقاله نوشتند ملت را بیدارتر نمودند و هر چه شخصیتها را ترور نمودند قدرت مقاومت را در صفوف فشردۀ ملت بالاتر بردند. اکنون دشمنان انقلاب با سوءقصد به شما که از سلالۀ رسول اکرم و خاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهۀ جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنۀ انقلاب می‌‌باشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.

اینان با سوءقصد به شما عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان جریحه‌‌دار نمودند. اینان آنقدر از بینش سیاسی بی‌‌نصیبند که بی‌‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند، و به کسی سوءقصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌‌انداز است.

اینان در این عمل غیرانسانی به جای برانگیختن و رعب، عزم میلیونها مسلمان را مصمم‌‌تر و صفوف آنان را فشرده‌‌تر نمودند.

آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمی‌دانند که دست‌‌زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهکار از دست می‌رود؟

ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیة‌اللّه‌ ـ ارواحنا فداه ـ افتخار می‌کنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شب‌ها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می‌‌برند.

من به شما خامنه‌‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم.

والسلام علیکم و رحمة‌اللّه‌ و برکاته.

روح‌‌اللّه‌ الموسوی الخمینی»

آقای ‌هاشمی نیز به شدت نگران سلامتی آقا بود. او می‌گفت «اگر یک روز از حال آقا باخبر نباشم، احساس می‌کنم چیزی کم دارم.» برای همین مرتب از ایشان احوال‌پرسی می‌کرد. حاج احمدآقا هم همین‌طور؛ مرتب احوال می‌پرسیدند و روزانه به حضرت امام خبر می‌دادند.

بمب  را چه گروهی منفجر کردند؟

وقتی آیت الله خامنه ای را از مسجد ابوذر خارج کردند، امام جماعت، متحیر وسط مسجد مانده بود که چشمش به یک ضبط صوت ‌افتاد که مثل یک کتاب، دو تکه شده بود. روی جداره‌ی داخلی ضبط شکسته، با ماژیک قرمز نوشته بودند «عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی». در سال 59 سران گروه فرقان اعدام شده بودند اما برخی شاگردان آنها گروه «رهروان فرقان» را شکل داده بودند. با وجود این عبارت همچنان مشخص نیست که ترور دیروز رهبر امروز انقلاب توسط این گروه انجام شده یا سازمان مجاهدین خلق ایران.

بازگشت به عرصه سیاست

 آیت‌الله خامنه‌ای اولین فردی بودند که در حوادث و جریانات پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری ترور شد، اما این ترور تنها باعث دوری کوتاه مدت ایشان از عرصه سیاست شد. ایشان از ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ در جلسات مجلس شورای اسلامی حاضر شدند و در مهرماه همان سال در انتخابات ریاست جمهوری توانستند 95درصد آرای شرکت کنندگان در انتخابات را از آن خود کنند.


وزرایی که با رئیس جمهورخود هیچ ارتباطی ندارند+ جدول

احزاب و شخصیت‌ها - معمولا حلقه اول یک رئیس جمهور را اعضای کابینه او تشکیل می‌دهند اما این اصل در مورد احمدی نژاد صدق نمی‌کند.

به گزارش نامه نیوز، او که در دو دولت نهم و دهم، رئیس قوه مجریه بود نتوانست وزرای این دو دولت را با خود همراه کند. این در حالی بود که با نگاهی به یاران هاشمی رفسنجانی و خاتمی، می‌توان مشاهده کرد که اکثر آنها از اعضای کابینه این دو رئیس جمهور سابق ایران بودند.
اکثریت ورزای دو دولت سازندگی و اصلاحات در گفت‌وگوها و مصاحبه‌های خود علیه رئیس دولت مطبوع ‌شان موضع گیری نکردند و این درحالی است که وزرای احمدی نژاد تلخ ترین اظهار نظرها را در مورد رئیس جمهور سابق ایران ابراز کردند. حتی برخی از آنها رسما احمدی نژاد را درغگو خواندند و تصمیمات او را برخلاف عقل می‌دانستند.

این انتقادها و روبرگرداندن‌ها نشان می‌دهد که احمدی نژاد نتوانسته است وزرا و اعضای دولت را جذب کند. بسیاری بر این باور هستند که خود محور بودن احمدی نژاد کمک بسیاری به این شکاف بزرگ کرده است. امروز کمتر از 15 تن از دو دولت نهم و دهم با احمدی نژاد رابطه دارند و دیگر دولتی‌ها هرگونه رابطه داشتن با احمدی نژاد را تکذیب می‌کنند. این در حالی است که بسیاری از اعضای دولت اصلاحات و سازندگی هنوز با هاشمی و خاتمی در ارتباط هستند. حتی دراین میان استاندارانی که در زمان وزارت کشور ناطق نوری در دولت حضور داشتنند، هنوز با او دیدار می‌کنند و این نشان از عدم توفیق احمدی نژاد در یارگیری سیاسی داشته است.

به معنای دیگر می‌شود از شورش وزرای احمدی نژاد علیه او سخن گفت و او مانند ناخدایی است که دیگر ملوانان کشتی‌اش حرف‌ها او را نمی‌خوانند و او را از میان خود طرد کردند.

بدون شک احمدی نژاد از نظر نیروی سیاسی، تنهاترین رئیس جمهور ایران است و کمتر کسی حاضر است با او همکاری کند. حلقه اصلی احمدی نژاد این روزها از انگشتان یک دست نیز کمتر است و این برای کسی که می‌خواهد در فضای سیاسی کشور حضور فعال داشته باشد یعنی یک شکست بزرگ!

در ادامه می‌توانید نحوه رابطه وزرای احمدی نژاد با او را ببینید:

 

دولت نهم

اسامی

سمت در دولت

رابطه با احمدی نژاد

وضعیت سیاسی

پرویز داوودی

معاون اول

ندارد

داوودی بعد از پایان دوران معاون اولیش در دولت نهم، کمتر وارد فعالیت‌های سیاسی شد.

او از مدافعان عملکرد احمدی نژاد است و اعتقاد دارد که او را به همین سادگی به دست نیاوردیم که به همین راحتی از دست بدهیم

مصطفی پورمحمدی

وزیر کشور

ندارد

پورمحمدی وزیر دولت یازدهم است. او هم اکنون عضو جریان اصول گرایی و مخالف محمود احمدی نژاد است.

محمود فرشیدی

وزیر آموزش و پرورش

ندارد

فرشیدی جز جریان اصول گرایی است و از مخالفین محمود احمدی نژاد.

علیرضا علی احمدی

وزیر آموزش و پرورش

ندارد

علی احمدی هم اکنون جز جبهه یکتاست. یکتا جبهه ای متشکل از اعضای دولت نهم و دهم است.

آنها مدعی هستند با احمدی نژاد ارتباطی ندارند.

غلامحسین محسنی اژه‌ای

وزیر اطلاعات

ندارد

اژه‌ای هم اکنون معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه است و فعالیت سیاسی و حزبی ندارد.

محمد سلیمانی

وزیر ارتباطات

ندارد

سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس و از اعضای جبهه پایداری است.

او از مخالفین احمدی نژاد برای بازگشت به سیاست محسوب می‌شود.

داود دانش جعفری

وزیر اقتصاد

ندارد

دانش جعفری هم اکنون معاون وزیر بهداشت است.

او در جریان انتخابات 88 از اعضای ستاد محسن رضایی بود و از مخالفین محمود احمدی نژاد.

دانش جعفری متعلق به جریان اصول گرایی است.

شمس الدین حسینی

وزیر اقتصاد

دارد

او هم اکنون با احمدی نژاد رابطه دارد. یکی از آخرین حضورهای این دو کنار یکدیگر در حرم امام و تجدید بیعت با امام راحل بود.

حسینی از طرفداران پروپاقرض احمدی نژاد است.

منوچهر متکی

وزیر امور خارجه

ندارد

متکی به دلیل برکناری منحصر به فرد از دولت از مخالفین اصلی محمود احمدی نژاد است.

او از جریان اصول گرایی نیز دلخور است. به نطر می‌رسد او یکی از نامزدهای انتخابات مجلس دهم باشد

مسعود میرکاظمی

وزیر بازرگانی

ندارد

میرکاظمی نماینده مردم تهران در مجلس و عضو جبهه پایداری است.

میرکاظمی با توجه به رابطه احمدی نژاد و مشایی با او مخالف است.

کامران باقری لنکرانی

وزیر بهداشت

ندارد

از وقتی احمدی نژاد او را هلو نامید، دیگر ارتباط خود را با رئیس دولت نهم و دهم قطع کرد و تبدیل به مخالفین وی شد.

او هم اکنون عضو جبهه پایداری و از گزینه‌های اصلی این جریان برای حضور در مجلس دهم.

محمد ناظمی اردکانی

وزیر تعاون

ندارد

ناظمی اردکانی الان فعالیت سیاسی ندارد.

و فعلا در دانشگاه تهران در حال تدریس است.

محمد عباسی

وزیر تعاون

ندارد

او از اعضای جبهه تازه تاسیس یکتاست. او در آخرین اظهار نظر خود گفته است احمدی نژاد را تنها رئیس دولت های نهم و دهم می‌داند و رابطه‌ای با او ندارد.

مرحوم جمال کریمی راد

وزیر دادگستری

-

کریمی راد در سال 85 به علت حادثه رانندگی در گذشت.

غلامحسین الهام

وزیر دادگستری - سخنگوی دولت

دارد

او هم اکنون از نزدیک ترین افراد به محمود احمدی نژاد است. الهام در تمام سفرها و دیدارها در کنار رئیس جمهور سابق ایران است.

بسیاری اعتقاد دارند وظیفه الهام آشتی دادن احمدی نژاد و جریان اصول گرایی است.

مصطفی محمد نجار

وزیر دفاع

ندارد

اوهم با احمدی نژاد ارتباطی ندارد اما تاکنون سخنی علیه او نیز مطرح نکرده است.

اعلام شده او عضو جبهه یکتاست اما خود او اعلام کرده است به دلیل نظامی بودن نمی‌تواند عضو هیچ جریانی شود.

محمد رحمتی

وزیر راه

ندارد

او تنها بقای مانده کابینه خاتمی در دولت احمدی نژاد بود.

او این روزها هیچ اظهار نظری سیاسی نکرده است. و به نظر می‌رسد علاقه‌ای ندارد وارد فعالیت‌های سیاسی شود.

حمید بهبهانی

وزیر راه

دارد

استاد راهنمای محمود احمدی نژاد از نزدیک ترین وزرا به محمود احمدی نژاد بود.

او هم اکنون با احمدی نژاد ارتباط دارد و به نظر می‌رسد در جلسات ساختمان ولنجک هم حضور پیدا می‌کند.

پرویز کاظمی

وزیر رفاه

ندارد

او از جدی ترین منتقدان محمود احمدی نژاد است.

کاظمی حتی رئیس جمهور سابق ایران را به دروغ گویی متهم کرده است.

کاظمی جز جریان اصول گرایی است و به هاشمی رفسنجانی نزدیک است.

عبدالرضا مصری

وزیر رفاه

ندارد

او هم اکنون نماینده مردم کرمانشاه در مجلس است.

مصری با احمدی نژاد رابطه ای ندارد اما حضور او در صحنه سیاسی را به نفع کشور می‌داند.

علی رضا طهماسبی

وزیر صنایع و معادن

ندارد

او هم از مخالفین احمدی نژاد و البته مشایی است.

وی فعلا به دو از فعالیت‌های سیاسی قرار دارد.

او اعتقاد دارد که تمام اعتماد احمدی نژاد مال مشایی است

علی اکبر محرابیان

وزیر صنایع و معاون

دارد

به نظر می‌رسد محرابیان هنوز به عهد خود با احمدی نژاد باقی مانده است و در جلسات ساختمان ولنجک حضور پیدا می‌کند.

محمد مهدی زاهدی

وزیر علوم

ندارد

او نماینده مجلس و از اعضای جبهه یکتاست.

آنها می‌گویند که با احمدی نژاد رابطه ای ندارند.

محمد حسین صفارهرندی

وزیر ارشاد

ندارد

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله افرادی بود که به دلیل مخالفت با مشایی از سمت خود برکنار شد.

او عضو جریان اصول گرایی و از مخالفین محمود احمدی نژاد است.

محمد جهرمی

وزیر کار

ندارد

او هم از جمله مخالفان محمود احمدی نژاد است. جهرمی اعتقاد دارد که حرف های رئیس جمهور سابق ایران 100 درصد مخالف عقلانیت بود.

او حتی اعتقاد دارد کهاگر شورای نگهبان، شورای نگهبان باشد که هست بعید می دانم احمدی نژاد را تایید صلاحیت کند

مرحوم علی کردان

وزیر کشور

-

علی کردان به دلیل بیماری در سال 88 درگذشت.

صادق محصولی

وزیر کشور

ندارد

او از اعضای اصلی جبهه پایداری است.

او در گفت‌وگویی اعلام کرده است که احمدی نژاد عوض شده است و رابطه‌ای با او ندارد.

محمد سعیدی کیا

وزیر مسکن

ندارد

او هم اکنون رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان و فعالیت سیاسی ندارد.

کاظم وزیر هامانه

وزیر نفت

ندارد

او هم اکنون قائم مقام وزیر نفت در دولت یازدهم است.

او به دلیل مخالفت با حضور مرحوم کردان در وزارت نفت از سمت خود برکنار شد.

پرویز فتاح

وزیر نیرو

ندارد

فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی است و فعالیت سیاسی ندارد.

فتاح نیز از جمله مخالفین محمود احمدی نژاد به شمار می‌آید.

محمد علی آبادی

رئیس سازمان تربیت بدنی

ندارد

او هم اکنون فعالیت سیاسی ندارد و از منتقدین احمدی نژاد محسوب می‌شود.

علی آبادی تمام تصمیمات خود در دولت را متوجه احمدی نژاد و دستورات او دانست.

علی سعیدلو

رئیس سازمان تربیت بدنی

دارد

سعیدلو از یاران نزدیک به احمدی نژاد است. سعیدلو در جلسات ساختمان ولنجک حضور دارد.

حمیدرضا بقایی

رئیس سازمان میراث فرهنگی

دارد

بقایی همیشه با احمدی نژاد بود چه در دوران ریاست جمهوری و چه بعد از آن.

بقایی هم اکنون در زندان به سر می‌برد و احمدی نژاد نیز از او در برابر قوه قضائیه دفاع کرده است.

دولت دهم

اسامی

سمت

رابطه با احمدی نژاد

وضعیت سیاسی

اسفندیار رحیم مشایی

معاون اول و رئیس دفتر

دارد

در ساختمان ولنجک حضور دارد. در حالی که بسیاری تلاش می‌کنند او را از احمدی نژاد جدا کنند ولی هنوز این دو با هم رابطه دارند.

این رابطه اما مثل گذشته آشکار نیست و پنهان است.

محمدرضا رحیمی

معاون اول رئیس جمهور

ندارد

رحیمی هم اکنون به دلیل اختلاس در زندان به سر می‌برد. احمدی نژاد در نامه‌ای اعلام کرد که فسادهای رحیمی ارتباطی به او و دولتش ندارد.

رحیمی نیز در نامه‌ای اعلام کرد که تمام سختی‌هایی که الان می‌کشدد به خاطر حمایت از احمدی نژاد است.

حمیدرضا حاج بابایی

وزیر آموزش و پرورش

ندارد

او نیز از اعضای جبهه یکتاست و می‌گوید در جلسات احمدی نژاد شرکت نمی‌کند.

بسیاری او را رابطه احمدی نژاد و اصول گرایان می‌دانند.

رضا تقی پور

وزیر ارتباطات

ندارد

او هم اکنون عضو شواری شهر تهران است.

او هم از منتقدین احمدی نژاد است ولی بیان آن را به صلاح نمی‌داند.

تقی پور از اصول گرایانی است که به شورای شهر تهران راه یافت.

محمد حسن نامی

وزیر نیرو

ندارد

نامی به دلیل نظامی بودن فعالیت سیاسی انجام نمی‌دهد.

حیدر مصلحی

وزارت اطلاعات

ندارد

احمدی نژاد به خاطر او و ماجرای برکناریش، 11 روز خانه نشین شد.

مصلحی روحانی اصول گرای مخالف احمدی نژاد است. هم چنین وی از مخالفان شماره یک مشایی نیز هست.

شمس الدین حسینی

وزارت اقتصاد

دارد

او هم اکنون با احمدی نژاد رابطه دارد. یکی از آخرین حضورهای این دو کنار یکدیگر در حرم امام و تجدید بیعت با امام راحل بود.

حسینی از طرفداران پروپاقرض احمدی نژاد است.

منوچهر متکی

وزیر امور خارجه

ندارد

متکی به دلیل برکناری منحصر به فرد از دولت از مخالفین اصلی محمود احمدی نژاد است.

او از جریان اصول گرایی نیز دلخور است. به نطر می‌رسد او یکی از نامزدهای انتخابات مجلس دهم باشد

علی اکبر صالحی

وزیر امور خارجه

ندارد

صالحی هم اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی دولت روحانی است.

او تاکنون اظهار نظر رسمی در مورد احمدی نژاد نداشته است.

مرضیه وحید دستجردی

وزیر بهداشت

ندارد

دیگر تقریبا همه داستان او و احمدی نژاد را می‌دانند.

اولین وزیر زن جمهوری اسلامی از مخالفین شماره یک احمدی نژاد است و به نظر می‌رسد از نامزدهای احتمالی اصول گرایان برای مجلس دهم

محمد حسن طریقت منفرد

وزیر بهداشت

دارد

او در جلسات ولنجک شرکت می‌کند و آن را دوستانه می‌نامد.

طریقت عضو جبهه یکتا نیز هست. می‌شود او را از حلقه وصل‌های احمدی نژاد با اصول گرایان دانست.

صادق خلیلیان

وزیر جهد کشاورزی

دارد

خلیلیان می‌گوید: رابطه ام را با وی حفظ کردم و به وی سر می‌زنم.

او در جلسات ولنجک نیز حضور پیدا می‌کند و به نظر می‌رسد یکی از نامزدهای احمدی نژاد برای مجلس دهم باشد.

مرتضی بختیاری

وزیر دادگستری

ندارد

او فعلا فعالیت سیاسی ندارد و به دلیل بیماری کمتر اظهار نظر سیاسی انجام می‌دهد.

سردار احمد وحیدی

وزیر دفاع

ندارد

وحیدی هم اکنون رئیس مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی است و اظهار نظر سیاسی انجام نمی‌دهد.

علی نیکزاد

وزیر مسکن و شهرسازی

دارد

نیکزاد یار صمیمی احمدی نژاد است. او این روزها در کنار احمدی نژاد قرار دارد و در جلسات ساختمان ولنجک حضور پیدا می‌کند.

او قطعا یکی از نامزدهای انتخابات مجلس از لیست حامی احمدی نژاد است.

مهدی غضنفری

وزیر صنعت، معدن و تجارت

دارد

غضنفری از مدافعان عملکرد دولت دهم است.

به نظر می‌رسد او در جلسات ساختمان ولنجک نیز حضور پیدا می‌کند.

کامران دانشجو.

وزارت علوم

ندارد

او هم از اعضای موسس یکتاست و می‌گوید در جلسات ولنجک احمدی نژاد شرکت نمی‌کند.

سید محمد حسینی

وزارت ارشاد

ندارد

دیگر عضو جبهه یکتا نیز می‌گوید که با احمدی نژاد ارتباطی ندارد. او حتی هرگونه ارتباط با احمدی نژاد را تکذیب می‌کند.

حسینی اما هیچگاه منتقد شخص محمود احمدی نژاد نبوده است.

عبدالرضا شیخ الاسلامی

وزیر کار

دارد

او هم از یاران وفادار به محمود احمدی نژاد است. همیشه با اوست و در جلسات ولنجک نیز شرکت می‌کند.

احمدی نژاد به خاطر او و مرتضوی ماجرای یک شبنه سیاه را در مجلس راه انداخت.

مصطفی محمد نجار

وزیر کشور

ندارد

اوهم با احمدی نژاد ارتباطی ندارد اما تاکنون سخنی علیه او نیز مطرح نکرده است.

اعلام شده او عضو جبهه یکتاست اما خود او اعلام کرده است به دلیل نظامی بودن نمی‌تواند عضو هیچ جریانی شود.

مسعود میرکاظمی

وزیر نفت

ندارد

میرکاظمی نماینده مردم تهران در مجلس و عضو جبهه پایداری است.

میرکاظمی با توجه به رابطه احمدی نژاد و مشایی با او مخالف است.

رستم قاسمی

وزیر نفت

ندارد

قاسمی هم اکنون مشاور معاون اول دولت یازدهم و وزیر دفاع است.

او تا کنون اظهار نظر سیاسی در مورد احمدی نژاد و آینده سیاسی خود نکرده است.

مجید نامجو

وزیر نیرو

دارد

به نظر می‌رسد نامجو یکی از گزینه‌های احمدی نژاد برای انتخابات مجلس دهم است.

او را می‌شود یکی از احمدی نژادی های فعلی فضای سیاسی کشور دانست.

محمد عباسی

وزیر ورزش و جوانان

ندارد

او از اعضای جبهه تازه تاسیس یکتاست. او در آخرین اظهار نظر خود گفته است احمدی نژاد را تنها رئیس دولت های نهم و دهم می‌داند و رابطه‌ای با او ندارد.

اسدالله عباسی

وزیر تعاون و کار

ندارد

عباسی یکی دیگر از اعضای جبهه یکتاست.

او هم گفته است که این جبهه ارتباطی با احمدی نژاد ندارد.

محمدرضا میرتاج الدینی

معاون پارلمانی و معاون اجرای قانون اساسی رئیس جمهور

دارد

میرتاج الدینی همیشه با احمدی نژاد است. این روحانی آذری زبان با احمدی نژاد همراه است. با او به حرم امام می‌رود و در ساختمان ولنجک هم حضور دارد.

او از مدافعان سرسخت احمدی نژاد است.

لطف الله فروزنده

معاون پارلمانی رئیس جمهور

ندارد

او با احمدی نژاد رابطه ندارد اما از طرفداران او محسوب می‌شود و از رئیس جمهور سابق در مقابل طرفداران دولت یازدهم دفاع می‌کند.

مسعود زریبافان

رئیس بنیاد شهید

ندارد

یار سابق احمدی نژاد، امروز از منتقدین جدی اوست.

زریبفان از موسسین اصلی جبهه یکتاست.

روح الله احمد زاده

رئیس سازمان میراث فرهنگی

دارد

او در جلسات ولنجک شرکت می‌کند و اخیرا نیز با احمدی نژاد به حرم امام رفت .

او از طرفداران سرخت دولت احمدی نژاد و مشایی است.

محمد شریف ملک زاده

رئیس شورای عالی ایرانیان خارج از کشور

دارد

او مسئول مسئول اجرایی پیگیری راه اندازی و اتمام دانشگاه ایرانیان است.

او همچنین مشاور امور اجرایی دفتر آیت‌الله هاشمی شاهرودی است.

ملک زاده در دولت احمدی نژاد سابقه بازداشت را دارد.

 

رهبر انقلاب: حادثه هفتم تیر قدرت رسوخ انقلاب در اعماق جامعه را برای دشمنان آشکار کرد


سیاست > رهبری - خانواده‌های شهدای حادثه‌ی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ و همچنین جمعی از خانواده‌های دارای چند شهیدِ استان تهران عصر امروز (شنبه) با رهبر انقلاب دیدار کردند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار خانواده‌های شهدای حادثه‌ی هفتم تیر و همچنین جمعی از خانواده‌های دارای چند شهید در استان تهران، کشور و ملت ایران را مدیون شهدا و خانواده‌های شهدا دانستند و با اشاره به پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج معنوی و عزم راسخ شهدا در هر دوره‌ای، تأکید کردند: امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه‌ی جنگ نرم اعم از عرصه‌های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره‌ی هیولایی دشمن خبیث را با بزک‌کردن رسانه‌ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از برکات انقلاب را بازتولید معارف اساسی اسلامی و تحقق عینی آن در جامعه دانستند و افزودند: یکی از این معارف اساسی، منظومه‌ی معارف مربوط به شهادت است که در جامعه‌ی ما محقق شد به‌گونه‌ای که شهدا با انگیزه و نشاط وارد میدان شدند و تلاش صادقانه‌ی آنان، با پاداش بزرگ الهیِ شهادت همراه شد و بدون هیچ اندوه و بیمی به ملاقات پروردگار خود رفتند و آثار معنوی این شهادت‌ها در جامعه منعکس شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایجاد احساس عزت در خانواده‌های شهدا و به‌وجود آمدن ابتهاج و نشاط معنوی و عزم راسخ در میان مردم را از جمله برکات شهدا در جامعه برشمردند و با اشاره به حادثه‌ی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ گفتند: حادثه‌ی بزرگی همچون هفتم تیر که آیت‌الله بهشتی و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و انقلابی به شهادت رسیدند، به‌طور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی می‌شد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه که تصور می‌رفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی دیگر از برکات خون شهدای هفتم تیر، افشاشدن چهره‌ی عاملان این جنایت بود، خاطرنشان کردند: بعد از حادثه‌ی هفتم تیر چهره‌ی واقعی مباشران مستقیم این جنایت بزرگ که سال‌های متمادی خود را به‌گونه‌ای دیگر معرفی می‌کردند، برای مردم و جوانان افشا شد و همین تروریست‌ها بعد از مدتی به صدام پناه بردند و با او، برای مقابله با ملت ایران و همچنین مردم عراق، متحد شدند.
رهبر انقلاب اسلامی، افشاشدن چهره‌ی دست‌های پشت‌پرده‌ی داخلی و خارجی حادثه‌ی هفتم تیر و همچنین عده‌ای که سکوت همراه با رضا را اختیار کرده بودند، از جمله برکات خون شهدای این حادثه دانستند و افزودند: بعد از ماجرای هفتم تیر، امام بزرگوار (ره) با بهره‌گیری مناسب از این حادثه، انقلاب اسلامی را که در حال منحرف‌شدن از مسیر اصلی خود بود، نجات و جریان اصیل انقلاب را در مقابل دیدگان ملت قرار داد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ابتهاج معنوی جامعه بعد از حادثه‌ی هفتم تیر، افزودند: این حادثه قدرت و رسوخ انقلاب در اعماق جامعه را برای دشمنان آشکار کرد و آنها متوجه شدند که برخوردهای خشن با انقلاب اسلامی، نتیجه‌بخش نیست.
ایشان، افشاشدن چهره‌ی واقعی قدرت‌های استکباری مدعی حقوق بشر را از جمله برکات خون شهدای هفتم تیر برشمردند و خاطرنشان کردند: همان کسانی که مرتکب جنایت هفتم تیر شدند اکنون آزادانه در اروپا و آمریکا فعالیت و با مسئولان این کشورها دیدار می‌کنند و حتی برای آنها جلسات سخنرانی با موضوع حقوق بشر! گذاشته می‌شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه چنین برخوردهایی، نشان از اوج نفاق و دورویی و خباثت مدعیان حقوق بشر دارد گفتند: کشور ما دارای هفده هزار شهید ترور است که اغلب آنان، مردم عادی اعم از کاسب، کشاورز، کارمند، استاد دانشگاه و حتی زنان و کودکان هستند اما عاملان همه‌ی این ترورها، آزادانه در کشورهای مدعی حقوق بشر حضور دارند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، یکی دیگر از برکات خون شهدا را تزریق روحیه‌ی ایستادگی و استحکام در جامعه و تقویت روحیه‌ی مردم دانستند و با اشاره به تشییع اخیر ۲۷۰ شهید در تهران و شور و هیجان ناشی از این تشییع افزودند: این حادثه‌ی عظیم، و تحرک، آمادگی و شوق و عشق و آرمان‌گرایی برخاسته از آن، نقطه‌ی مقابل دلسردی، نومیدی و رکود بود.
ایشان در ادامه با اظهار تأسف از ضعف و کم‌کاری در معرفی شهدا و از جمله معرفی‌نشدن ظرفیت بزرگ شهدای هفتم تیر به‌عنوان مظهر عظمت و استقامت ملت ایران، خاطرنشان کردند: جوانان در جناح فرهنگیِ مؤمن، انقلابی، مردمی و خودجوش باید با زبان تصویر و با استفاده از ابزارهای جدید، چهره‌نگاری هنرمندانه‌ای از این شخصیت‌های بسیار برجسته انجام دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حق بزرگ و وصف‌ناشدنی شهیدان و خانواده‌های آنان در حق ملت ایران افزودند: خانواده‌های شهدا روحیه و عزم بالای خود را به جامعه منتقل می‌کنند و این روحیه و عزم راسخ، همان چیزی است که کشور ما امروز به آن احتیاج دارد.
رهبر انقلاب شناخت دشمن را یکی دیگر از نیازهای اساسی امروز برشمردند و با هشدار درباره‌ی برخی تلاش‌ها در بزک‌کردن تبلیغاتی و رسانه‌ای چهره‌ی جنایتکار دشمن به برخی از نمونه‌های اقدامات تروریستی آمریکا و عوامل آن علیه ملت ایران اشاره کردند.
«حادثه‌ی ۷ تیر سال ۱۳۶۰»، «بمباران شیمیایی سردشت در ۷ تیر ۱۳۶۶»، «ترور شهید صدوقی در ۱۱ تیر سال ۱۳۶۱» و «ساقط‌کردن هواپیمای مسافربری ایران در ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷» نمونه‌هایی از اقدامات تروریستی آمریکا و یا عوامل آن بود که رهبر انقلاب از آنها یاد کردند و افزودند: برخی معتقدند که باید این ایام تیرماه به‌عنوان «هفته‌ی حقوق بشر آمریکایی» نام‌گذاری شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید مجدد بر ضرورت شناخت دشمن خاطرنشان کردند: ملت باید با شناخت عمق دشمنیِ دشمن برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم، از جمله عرصه‌ی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آماده باشد.
ایشان با انتقاد از افرادی که سعی می‌کنند چهره‌ی خشن و وحشتناک و هیولایی آمریکا را توجیه کنند خاطرنشان کردند: کسانی که می‌خواهند دشمنی خباثت‌آلود آمریکا و برخی دنباله‌روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه‌ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان ملت ایران را نیازمند پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج شهیدان خواندند و گفتند: ملت ایران مدیون شهدا و خانواده‌های شهدا هستند و کسانی که این واقعیت را انکار می‌کنند بیگانه از مصالح ملت و در واقع اجنبی هستند اگرچه شناسنامه‌ی ایرانی داشته باشند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین شهیدی محلاتی نماینده‌ی ولی فقیه و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهدای هفتم تیر گفت: علی‌رغم خواست دشمنان اسلام و انقلاب، یاد و خاطره‌ی شهدای هفتم تیر در کشور همیشه زنده است.
معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران افزود: تاریخ انقلاب اسلامی ثابت کرد که حادثه‌ی هفتم تیر و حوادث مشابه و ترور هزاران نفر از بهترین یاران انقلاب نه‌تنها سبب ضعف نشد بلکه عامل استقامت، پایداری، ایستادگی و صلابت روزافزون ملت ایران شده است.